معنی ناچ پلی - جستجوی لغت در جدول جو
ناچ پلی
جلوی دست، جلوی دهان
ادامه...
جلوی دست، جلوی دهان
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناف پری
(فِ پَ)
ناف پریان. قسمی شیرینی چون قرصی کوچک که شکل ناف دارد. (یادداشت مؤلف) ، قسمی گره برای زینت. (یادداشت مؤلف)
ادامه...
ناف پریان. قسمی شیرینی چون قرصی کوچک که شکل ناف دارد. (یادداشت مؤلف) ، قسمی گره برای زینت. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
نان پزی
(پَ)
نانوائی. خبازی. نان پختن، نان فروشی. (ناظم الاطباء)
ادامه...
نانوائی. خبازی. نان پختن، نان فروشی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نان پتی
(نِ پَ)
نان خالی. نان خشک. نان تهی. نان بی نانخورش
ادامه...
نان خالی. نان خشک. نان تهی. نان بی نانخورش
لغت نامه دهخدا
تصویر نان پزی
نان پزی
شغل وعمل نان پز. دکان نانوایی نان فروشی
ادامه...
شغل وعمل نان پز. دکان نانوایی نان فروشی
فرهنگ لغت هوشیار
کاس پلی
خربزه ای که یک طرف آن رشد نکرده باشد، این واژه در مورد اشیا
ادامه...
خربزه ای که یک طرف آن رشد نکرده باشد، این واژه در مورد اشیا
فرهنگ گویش مازندرانی